این متن به شما کمک می کند تا دلیل انتخاب نام وبلاگ را بدانید و اینکه من علاقه بسیار زیادی به ادبیات شفاهی و افسانه ها داشته ام،دارم و خواهم داشت.
ترانه یعنی تر و تازه ، جوان خوش صورت ، از قرن ها پیش ترانه ها به صورت خودجوش و به مناسبت های مختلف بر زبان های مردم جاری می شد و در اندک مدتی همه آن ها را فرا می گرفتند و می خواندند .
شادروان صادق هدایت ، نویسنده ی بزرگ ، بسیاری از ترانه های مردمی را که از دورترین ایام بر زبان ها جاری بود ، گرد آوری کرد و در مجموعه ای به نام « اوسانه » به سال 1309 منتشر نمود .
« جُم جُمک برگ خزون / مادرم زینب خاتون/ گیس داره قد کمون / از کمون بلندترک / از شبق مشکی ترک / ننه جون شونه می خواد / شونه ی فیروزه می خواد / حموم سی روزه می خواد »
ترانه های عامیانه ، حیاتی طولانی دارند . سینه به سینه و از نسلی به نسلی دیگر گشته اند . ترانه های عامیانه از اشعاری همراه با وزن ، قافیه و موسیقی برخوردارند و در اشکال و قالب های گوناگون موجودند . ویژگی ممتاز ترانه های عامیانه عبارت است از : شاعر مشخصی ندارند . ساختمانی ساده دارند و به طور شفاهی در بین مردم رواج یافته اند .
ترانه های عامیانه از لحاظ مضمون گوناگون اند . مانند : ترانه های سیاسی ، انتقادی ، چیستان ها ، غنایی ، شادی و سرور ، عزا ، بازی و ... برخی از مضامین ترانه های عامیانه با دنیای کودکان سازگارتر است . مانند ترانه های مربوط به بازی و نوازش های مادر به کودک .
« بـه کس کسانش نمی دم / به همـه کسانش نمی دم / به راه دورش نمی دم / به مرد پیرش نمی دم / شاه بیاد با لشکرش / برا پسر بزرگترش / آیا بدم آیا ندم »
برخی از ترانه ها نشان دهنده ی اعتراض و خواسته ی مردم بوده است . با رفتن ناصرالدین شاه به سفر عتبات در سال 1288 ، نان گران می شود . تهرانی ها این گــرانی را از چشم عیسی خان وزیر می دیـدند و ترانه ی زیر را ساخته در کوچه و بازار می خواندند :
« شاه کج کلا رفته کربلا / نان شده گران یک من یک قران / یک من یک قران ما شدیم اسیر / از دست وزیر از دست وزیر »
این گونــه ترانه ها اشعاری آهنگین ، ساده و سرگرم کننده دارنـد و برخی از آن ها را مادران و دایگان برای کودکان می خواندند و باز گو کننده ی حرف ها ، آرزوها و نگرش های آنان بوده است . گرچه مضامین ترانه ها با فهم کودکان ، هم خوانی نداشت . اما به هنگام بازی و نوازش آنان خوانده می شد تا ذهنشان با واژه ها ، موسیقی قافیه و وزن آشنا شود و یا حرکاتی را انجام دهند .
« بهرام خان قندی / اسبتو کجا می بندی / زیر درخت نرگس / داغتو نبینم هرگز / بهرام خان رشتی / دیشب کجا می گشتی / زیر درخت آلو / داغتو نبینه خالو »
نوروز خوانی در کشور ما رسمی کهن بود . نوروز خوانان با خواندن ترانه هایی آمدن بهار را نوید می دادند . در روزهای پایانی سال فروشندگان دوره گرد با خواندن ترانه هایی کالاهای خود را عرضه می کردند . در این روزگار ، ترانه و تصنیف هم معنی اند . به عبارت دیگر ، تصنیف ترانه ای است که شاعر آن معلوم است . مانند تصنیف زیر از ملک الشعرای بهار :
« ز من نگارم خبر ندارد / به حال زارم نظر ندارد / خبر ندارم من از دل خود / دل من از من خبر ندارد / کجا رود دل که دلبرش نیست / کجا پرد مرغ که پر ندارد / امان از این عشق فغان از این عشق / که غیر خون جگر ندارد / همه سیاهی ، همه تباهی / مگر شب ما سحر ندارد / بهار مضطر منال دیگر / که آه و زاری اثر ندارد / جز انتظار و جز استقامت / وطن علاج دگر ندارد / ز هر دو سر بر سرش بکوبند / کسی که تیغ دو سر ندارد ... »
غلامحسن درویش خان ، بر این اشعار آهنگی شورانگیز و دلنشین ساخت . این تصنیف قدیمی که در دستگاه ماهور است تا کنون با تنظیم های مختلف و توسط هنرمندان بزرگی چون استادان ، محمدرضا شجریان ، عبدالوهّاب شهیدی ، نصرالله ناصر پور و ... اجرا گردیده است .
نوحه هایی که برای ایّام سوگواری و سینه زنی سروده شده اند و می شوند ، نوعی تصنیف اند که جنبه ی مذهبی دارند .
به بیان ساده تصنیف عبارت است از اشعاری ضربی که روی آهنگ ساخته می شود . یعنی ابتدا آهنگ را می سازند و بعد روی آن آهنگ ، اشعاری درست می کنند . بدین ترتیب در تصنیف سازی ، شعر تابع آهنگ است . شیدا و عارف اوّلین کسانی بودند که در ایران تصنیف را به معنای واقعی بنیاد نهادند . آنان شاعرانی بودند که از هنر موسیقی آگاهی داشتند . شیدا تصنیف های عاشقانه می ساخت و عارف تصنیف های وطنی که آن ها را با صدایی سوزناک می خواند .
با تلخیص از کتاب « باغ آبی » نوشته حسین فرخ مهر ، انتشارات عابد
گروه زبان و ادبیات فارسی متوسطه در منطقه ی میمه ، اسفند ماه 9